تو اسفند از طرف شرکت بابایی دعوت شدیم هتل شیرینو اول که رفتیم به هر کدوم از بچه ها یه بادبادک دادند ولی چون خیلی زیاد باد میومد نمیشد اونو هوا برد بعداز کلی بازی وقت عصرانه و شام خسته شدم ،خیلی گرسنمه ...
این پست مربوط به عکسای هست که تو 1 سال و 4 ماهگی با مامان و عمه جون رفتیم عکاسی مرکزی لامرد و با کلی زحمت (برای عمه و خانم منصوری) تونستم چند تا عکس خوب بندازم. نکنه یه وقت فک کنید اینقدر آروم بودم که راحت ژست میگرفتم برای عکس ،اینم عکس پشت صحنه که چقدر ورجه وورجه میکردم ...